با سلام ☘☘
تحلیل زیبای داستان “بزبز قندی” از منظر روانشناسی 🐐🐐🐐
داستان بز بز قندی را از کوچکی برایمان تعریف کرده اند، اما ما همیشه فکر کردیم که کل داستان همین است. دیدگاهی جدید از لحاظ روانشناسی درباره ی اصل ماجرا در این قصه: زمانی که بچه بزی ها از مادرشان جدا شدند، مادر به بچه ها تذکر داد که به هیچ عنوان در را روی کسی باز نکنند تا او عصر برگردد اما متاسفانه بچه ها این تذکر مادر را نادیده گرفتند و علامت هایی از جمله ” دست مادر ما حنایی است، یا ناخن مادر ما کوتاه هست، یا صدای مادر ما نازک هست ” را به گرگ دادند و گرگ بعد از شنیدن هر علامت خود را تغییر میداد تا اینکه توانست به هدفش برسد.
نکته ای که امروزه در روابط، بخصوص روابط دختر ها و پسرها شاهد آن هستیم نیز حکایت از این مسئله دارد . بسیاری از افراد ی که از روابطشان ناراضی هستند، ابتدا چنین علامت هایی را به طرف مقابل از روی احساسات و هیجانات نشان ميدهند (مانند به چه چیزی علاقه دارید و یا چه افکار و عقایدی دارید و …)و وقتی بخود می آیند میبینند در این رابطه گیر افتاده اند. چرا چنین اتفاقی می افتد؟ وقتی تحلیل میکنیم میبینیم دقیقا علامت هایی را به طرف مقابلشان نشان میدهند و طرف مقابل هم طبق آن علامت با آنها رفتار میکند تا اینکه یواش یواش احساسات بر آنها غلبه میکند و ناخودآگاه وارد ان رابطه میشوند 😔😔
تذکر: لطفا در ارتباط با دیگران، اگر فکر میکنید ارتباطی نیست که بتوانید روی آن حساب باز کنید، از دادن اطلاعات خصوصی و محرمانه بشدت پرهیز کنید و بسیار اصولی و حساب شده رفتار های ارتباطی خود را تنظیم کنید.
با تشکر ( دکتر مطهری) تخصص در زوج درمانی و خانواده درمانی 🌺🌺🌺